تو مثل گرماي خش افتو اموني توي سرما
مثل شهد خش شيرين هليلي تو ي گرما
مثل وقتي مم گپو نون شكه بي ما صبح ناشتا
مثل وقتي با گپو دستي پره شهوند ا مشتا
تو مثل حس خش هوندن نوروز و بهاري
مثل گلواژه ان ناب اموني تو شعر رامي
تو مثل بلور شعري و ترانه وقت غصه
وقتي ديو غم اريت و حوريون جن ارسن ته قصه
تومثل زلال شبنم اموني رو جون برگن
مثل مرهم اموني بي زخم دل درمون دردون
تو مثل خوندن يك غزل اموني زير بارون
مث وقتي اشنوم صداي پات از در دالون
تو مثل بلور شعري و ترانه وقت غصه
وقتي ديو غم اريت و حوريون جن ارسن ته قصه
نظرت در مورد این کار چیه؟